همیاری اجتماعی؛ ریشهها در دین و جامعه
باورهای دینی و آداب و رسوم سنتی بیانگر این واقعیت هستند که هرگاه ما دست در دست هم دادیم، بر بسیاری از مشکلات فائق آمدیم. آیینهای برگزاری مراسمات مذهبی عاشورا، اربعین و … به صورت گروهی و … همگی نمونههایی از این سنت هستند.
با نگاهی به تاریخ جوامع موفق، بدون شک میتوانیم به این برسیم که عامل موفقیت و پیشرفت همه جوامع، باهم بودن و تکیه بر توان و ظرفیت جمع است و این اشتراک، نشان میدهد که این امر، ریشه در فطرت انسانها دارد. همیاری اجتماعی، موضوعی است که ریشه در پیوندهای اجتماعی دارد و به معنای آن است که افراد با هم به دنبال حل مسأله هستند و میخواهند یک بهبودی را در سبک زندگی خود ایجاد کنند.
حتی این ظرفیت به قدری مهم بوده که بارها و بارها در دین ما به آن توصیه شده است و زمینهساز شکلگیری اتفاقات بزرگ در جامعه اسلامی بوده است. ادبیات دینی، مبتنی بر این است که همه نسبت به هم، مسئول هستند (کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیته). در قرآن تأکید شده که حتی در برّ و تقوا هم تعاون و همیاری داشته باشید (تعاونوا علی البرّ و التّقوی). یعنی وقتی که ما دور هم جمع شویم میتوانیم ارزش افزوده خیلی بالاتری را در ابعاد مادی و معنوی ایجاد کنیم (يَدُ اللّهِ مَعَ الْجَماعَةِ).
از طرفی وقتی در طول تاریخ، به موفقیتهای ایرانیان مینگریم، به این نتیجه میرسیم که نقاط عطف تمامی این اتفاقات، هنگامی است که مردم، دست در دست همدیگر دادند و هریک، گوشهای از کار را گرفتند و همه با هم، همیاری کردهاند. اوج این فرهنگ در 8 سال دفاع مقدس ظهور یافت و منجر به فتوحات چشمگیری گردید.
تعریف همیاری اجتماعی
همیاری اجتماعی بدین معنی است که مردم با تعاون، همدلی و با هم بودن و با اتکا به ظرفیتهای خودشان، امورشان را پیش ببرند. به بیانی دیگر، با همیاری اجتماعی، افراد میتوانند بهطور مشترک، ارزش مادی و معنوی ایجاد کنند و هرکسی گوشهای از کار را بگیرد و با این اتفاق، مسائل مختلف با توان خود مردم حل میشود؛ بدون اینکه نیازی به جمع غیرخود داشته باشند.
فرهنگ همیاری اجتماعی، نوشداروی حل خیلی از مسائل است؛ چراکه با همافزایی موجب میشود تا توان جمع، از توان تک تک افراد بیشتر گردد و این، مصداق این بیان است که توان جمع، بالاست و وقتی این اتفاق روی دهد، هیچ مشکلی پیش روی انسانها باقی نمیگذارد.
البته باید دقت داشت که همیاری اجتماعی، تفاوت معناداری با مفهوم «کمک و یاریرسانی» دارد. در مفهوم کمک کردن، یک نگاه بالا-پایین یا دارا-ندار نهادینه است و به بیانی، فرد کمککننده با حس ترحم و دلسوزی میخواهد خیری را به فردی ضعیفتر یا فقیرتر از خود برساند. اما در همیاری اجتماعی، همه در تراز هم هستند و هیچ یک بر دیگری تفوق ندارد و حس نفع جمعی، جای حس ترحم را میگیرد و به بیانی، همه افراد از اتفاق خیری که رخ داده، منتفع میشوند.
جایگاه همیاری اجتماعی در الگوی تعالی اجتماعی رسالت
در الگوی تعالی اجتماعی رسالت، این باور راسخ وجود دارد که اگر همیاری اجتماعی در فرهنگ جامعه، ساری و جاری شود، مردم قادر خواهند بود مسائل مختلف خود را با توان خودشان، بدون اینکه نیازی به جمع غیرخود (بخصوص دولت) داشته باشند، حل کنند.
همیاری اجتماعی، پایه و روح همه فعالیتها در الگوی تعالی اجتماعی رسالت است؛ چرا که تمام فعالیتهایی که در قالب این الگو انجام میشود، متأثر از همیاری اجتماعی است. بنابراین اگر همیاری اجتماعی در میان اعضا به خوبی اتفاق بیفتد، ناخودآگاه سایر مؤلفههای الگو یعنی قرضالحسنه، کارآفرینی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و رسالت اجتماعی نیز ارتقا مییابند. البته این رابطه، دوطرفه و مکمل است و تقویت مؤلفههای فوق در جامعه، خودبهخود موجب رشد و ارتقای فرهنگ همیاری اجتماعی در آن جامعه خواهد شد.
از طرفی، در الگوی تعالی اجتماعی رسالت، اگرچه هریک از نقشآفرینان (اعم از اعضا، راهبران اجتماعی، جامعه رهیاران و حامیان) نقش خاص خود را ایفا میکنند، ولی هیچ یک بر دیگری برتری ندارند؛ زیرا همه این جمع، همچون ابر و باد و مه و خورشید و فلک، با همدیگر همیاری میکنند و هریک، گوشهای از کار را میگیرند تا بتوانند سبک بهتری از کار و زندگی را برای خود و اطرافیانشان رقم بزنند.
کانون همیاری اجتماعی
در نهاد مردمی رسالت، اعضایی که دغدغهها، ویژگیها و همّ مشترکی دارند (مثل همخانواده، هممحلی، همطایفه، همشهری، هممسجدی، همکار و …) در قالب تشکلی تحت عنوان «کانون همیاری اجتماعی» و با محوریت و جلوداری فردی دغدغهمند، تحت عنوان راهبر کانون، گردهم میآیند و سعی بر این دارند که حول موضوعات مختلف، فعالیتهای جمعی داشته باشند.
در الگوی تعالی اجتماعی رسالت، از نظر روح، همیاری اجتماعی، پایه همه فعالیتهاست و از نظر شاکله و سازوکار هم کانونهای همیاری اجتماعی، پایه و آغاز همه حرکتها و فرآیندهاست. اگر کانون همیاری اجتماعی، به خوبی شکل بگیرد، مؤلفههای الگوی تعالی اجتماعی رسالت (نظیر فرهنگ همیاری اجتماعی، قرضالحسنه، کارآفرینی اجتماعی، اعتماد اجتماعی و رسالت اجتماعی) در جامعه، نهادینه و همگانی خواهد شد.
کانون همیاری اجتماعی میتواند بستر مناسبی برای بازآفرینی فرهنگهایی شود که در فطرت و سنت وجود دارد، اما فراموش شده است. وقتی کانونهای همیاری اجتماعی در جامعه شکل بگیرند و همیاری اجتماعی به معنای واقعی در آنها رونق یابد، ناخودآگاه بسیاری از مشکلات اعضای آن، با همیاری دیگر اعضا برطرف میشود.
مردم در تشکیل این کانونها، اهداف و کارکردهای مختلفی را دنبال میکنند. مثلاً جمعی از افراد، کانونی شکل میدهند تا برای روستا یا محلهشان مفید واقع شوند؛ عدهای کانونی را شکل میدهند که خانوادهها را دور هم جمع کنند؛ گروهی کانون دیگری شکل میدهند که دوستان یا هممحلهایهای خود را دور هم جمع کنند. در ضمن، اعضای کانونهای همیاری اجتماعی میتوانند با استفاده از سامانههای موجود در سوپر اپلیکیشن «اِمرسالت» در زمینههای متنوعی نظیر کاروکسبهای خرد و خانگی، فعالیتهای قرضالحسنه، پویشهای نیکوکارانه و … نقشآفرینی داشته باشند.
در ضمن، همانطور که جمعهای اجتماعی (مثل خانواده)، در منطقه جغرافیایی خاصی محدود نمیشوند و نیز مکان فیزیکی خاصی برای آنها معنادار نیست، کانون همیاری اجتماعی نیز در جغرافیا و فیزیک خاصی تعریف نمیشود. مثلاً افراد وابسته به طایفه «الف» که در روستاها، شهرها و حتی کشورهای مختلفی زندگی میکنند، ممکن است به دلیل وابستگی و حس هویتی که به طایفهشان دارند، یک کانون همیاری اجتماعی تشکیل دهند. اعضای این کانون، حتی بدون اینکه ساختمان خاصی برای تعامل داشته باشند، میتوانند با کمک امکانات و سامانههای اِمرسالت، مسائل یکدیگر را حل کنند و حتی برای توسعه روستای اجدادی خود اقداماتی جمعی انجام دهند.
راهبر و همیار کانون
در هر کانون همیاری اجتماعی، جهت پیشبرد اهداف اعضا، راهبر کانون (به عنوان پیشبرنده، بانی و محور) و همیار کانون (به عنوان دستیار راهبر کانون) به طور خودجوش و داوطلب، به ایفای نقش میپردازند.
«راهبر کانون همیاری اجتماعی» یک راهبر اجتماعی است که دغدغه حل مسائل جامعهاش را دارد و با توجه به توانمندیاش در بسیج و راهبری افراد جامعه، جمعی مردمی را با یک ویژگی یا هدف مشترک برای حل این مسائل، شکل میدهد. از آن طرف، همیار کانون نیز در کنار راهبر کانون، سعی میکند امورات مختلف اعضای کانون (مثلاً نحوه فعالیت در سامانههای مختلف اِمرسالت) را تسهیل کند. درضمن، شرط اضافه شدن عضو جدید به کانون، تأیید آن فرد توسط همیار آن کانون است.
راهبر و همیار با توجه به اشرافی که نسبت به تکتک اعضای کانون خود دارند، میتوانند به اقتضای توانمندیها و نیازمندیهای اعضا، آنها را در زمینهها و فعالیتهای مختلف الگوی تعالی اجتماعی رسالت (مثلاً کاروکسبهای خرد و خانگی، قرضالحسنه، پویشهای نیکوکارانه و …) رهنمون سازند و حتی از مشارکت سایر اعضای کانون، برای حل مسائل آنها بهره ببرند.
در ضمن، برای روانسازی و تسهیل امور اعضای کانون، یک «رهیار کانون» از طرف «انجمن حامیان توسعه فرهنگ قرضالحسنه و کارآفرینی اجتماعی» با راهبر، همیار و اعضای کانون همیاری اجتماعی مورد نظر در ارتباط مستمر خواهد بود. اعضای این کانون برای فعالیت در ابعاد مختلف الگوی تعالی اجتماعی رسالت، میتوانند از مشاوره و همراهی «رهیار کانون» خود بهره میبرند.
نمونههایی از کانونهای همیاری اجتماعی
در الگوی تعالی اجتماعی رسالت، این باور راسخ وجود دارد که اگر همیاری اجتماعی در فرهنگ جامعه، ساری و جاری شود، مردم قادر خواهند بود مسائل مختلف خود را با توان خودشان، بدون اینکه نیازی به جمع غیرخود (به خصوص دولت) داشته باشند، حل کنند.
همیاری اجتماعی، پایه و روح همه فعالیتها در الگوی تعالی اجتماعی رسالت است؛ چراکه تمام فعالیتهایی که در قالب این الگو انجام میشود، متأثر از همیاری اجتماعی است. بنابراین اگر همیاری اجتماعی در میان اعضا به خوبی اتفاق بیفتد، ناخودآگاه سایر مؤلفههای الگو یعنی قرضالحسنه، کارآفرینی اجتماعی و اعتماد اجتماعی نیز ارتقا مییابند. البته این رابطه، دوطرفه و مکمل است و تقویت مؤلفههای فوق در جامعه، خودبهخود موجب رشد و ارتقای فرهنگ همیاری اجتماعی در آن جامعه خواهد شد.
از طرفی، در الگوی تعالی اجتماعی رسالت، اگرچه هر یک از نقشآفرینان (اعم از اعضا، راهبران اجتماعی، جامعه رهیاران و حامیان) نقش خاص خود را ایفا میکنند، ولی هیچ یک بر دیگری برتری ندارند؛ زیرا همه این جمع، همچون ابر و باد و مه و خورشید و فلک، با همدیگر همیاری میکنند و هر یک، گوشهای از کار را میگیرند تا بتوانند سبک بهتری از کار و زندگی را برای خود و اطرافیانشان رقم بزنند.