جعفر آقای این مستند فردی است که در کنار خانواده خود در روستا در حال زندگی است. او و سایر مردمان روستا از نظر معیشت دچار مشکلات جدی بوده و کار مناسبی پیدا نمیکردند. به دنبال این وضعیت و پیشنهاد یکی از دوستان برای کارگری به شهر میرود و خب این کار هم برای او دوام چندانی ندارد. در ادامه از طریق پیشنهاد همین دوست برای دریافت وام و کار با این وام به بانک مراجعه میکند. در بانک با یکی از رهیاران آشنا میشود، رهیار دلیل تقاضای وام او را جویا شده و راهنمایی و کمک داده که کار و کسب خود را شروع کند. جعفر با راهنماییهای او کار را شروع میکند. در این فرایند جعفر چندین بار تصمیم میگیرد که گوسفندان را پس دهد و از کار منصرف میشود، اما رهیار بارها او را از این کار منصرف کرده و در زمینه نگهداری و حتی استراتژی فروش گوسفندان راهنمایی میدهد و در کنار او میماند و در توسعه کسب و کار جعفر نقش جدی را ایفا میکند. وضعیت جعفر به دنبال استفاده از فناوری دانشبنیان تغییر میکند و تلاش میکند که این حال خوب را به اعضای خانواده خود و سایر اهالی روستای خود و روستاهای مجاور انتقال دهد و قطعکننده حال خوب نباشد.