آقای قربانی میگوید در گذشته برای قرضالحسنه از قرضالحسنههای محلی بهره میبرده است و از این طریق در فعالیتهای خیرخواهانه اجتماعی شرکت داشته است؛ او در کرمان با عبارت بانک قرضالحسنه رسالت آشنا میشود و این عبارت برای او جذاب نمایان میشود و در واقع دو نکته در این سبک بانکداری برای او جذاب بود: اول اینکه از پشتوانه بانک بودن برخوردار بوده است و دوم اینکه قرضالحسنه بوده است. این مقدمات برای آقای قربانی زمینهساز همکاریها ادامهدار گشته است. او از بانکداری اجتماعی سخن میگوید و نقطه متمایزکننده این امر را وابستگی کمتر افراد به شعبه و انتقال اعتبار با سهولت برای افراد مختلف عنوان میکند؛ ایشان تمام امکان انتقال اعتبارات را به دست پدر داده و هر کس که برای حل مشکلی رجوع میکند را به پدر معرفی میکند. وی که تولیدکننده گز و شیرینی است با باورهای عمیق به برکت دادن خداوند به قرضالحسنه و رفع مشکلات با برکت این پول دارد و تجارب و روایت خود را از باز شدن گره کار مردمان در بستر کانون همیاری اجتماعی میگوید.